۱۳۸۹ مرداد ۲۲, جمعه

استقرار حکومت ملی آذربایجان


در 21 آذر ماه 1324 ، مجلس ملی آذربایجان ، اولین جلسه خود را در سالن سینما دیانای تبریز با نطق ریاست سنی مجلس ، محمد تقی رفیعی (نظام الدوله) و با حضور 75 نفر نماینده افتتاح کرد سپس نظامنامه مجلس توسط میر رحیم ولائی قرائت و تصویب شد و بعد انتخاب هیئت رئیسه با رای مخفی بشرح زیر به عمل آمد : حاج میرزا علی شبستری که در این زمان 48 سال داشت به ریاست مجلس و سه نفر زیر به معاونت مجلس انتخاب شدند.

1-صادق پادگان 2-حسن جودت 3-محمد تقی رفیعی (نظام الدوله) و دو نفر ، میر رحیم ولائی و محمد عظیما به عنوان منشی انتخاب شدند . و اعضاء هیئت رئیسه نیز عبارت از : 1-مراد علی تیموری بیات 2-اصغر دیبائیان 3-صادق دیلمقانی ، بودند . [1]

روزنامه "جودت " در مورد اولین جلسه مجلس ملی می نویسد :

اولین جلسه مجلس ملی آذربایجان که در ساعت 30/9 صبح آذر سال 1324 تشکیل شد آقای شبستری را با 69 رای به ریاست مجلس آذربایجان انتخاب و آقایان پادگان ، رفیعی و جودت با 70 ، 68 ، و 63 رای به معاونت مجلس آذربایجان انتخاب شدند . [2]

از مجموع کل نمایندگان ، شانزده نفر کارگر ، بیست و شش نفر کشاورز ، بیست و چهار نفر روشنفکر (مشتمل بر آموزگار ، روزنامه نگار ، پزشک ، مهندس و غیره ) سیزده نفر کارمند اداری ، دو نفر کارخانه دار ، هفت نفر تاجر ، یازده نفر مالک و دو نفر روحانی بودند . [3]

مجلس ملی تمایل اکثریت را به نخست وزیر سید جعفر پیشه وری اعلام کرد و او را موظف نمود که در بعد از ظهر همان روز کابینه خود را به مجلس معرفی کند کابینه او که با آراء اکثریت تصویب شد عبارت بود از :

1)باش وزیری (نخست وزیر ) سید جعفر پیشه وری . (تا انتخاب وزیر کار ، این وزارتخانه بعهده خود پیشه وری گذاشته شد )

2)داخله وزیری (وزیر کشور) دکتر سلام اله جاوید

3)خلق قشونلاری وزیری (وزیر ارتش توده ای ) جعفر کاویانی.

4)فلاحت وزیری (وزیر کشاورزی) دکتر مهتاش .

5)معارف وزیری (وزیر فرهنگ) محمد بی ریا .

6)صحیه وزیری (وزیر بهداری) دکتر حسین اورنگی .

7)مالیه وزیری (وزیر دارایی) غلامرضا الهامی .

8)عدلیه وزیری (وزیر دادگستری)یوسف عظیما .

9)یول ، پست ، تلگراف و تلفن وزیری (وزیر راه ، پست و تلگراف) کبیری.

10)تجارت و اقتصاد وزیری (وزیر بازرگانی و اقتصادی) رضا رسولی .

11)وزیر کار تا تعیین وزیرش زیر سرپرستی نخست وزیر (پیشه وری) خواهد بود.


در ضمن فریدون ابراهیمی نیز به ریاست کل دادستانی آذربایجان گمارده شد

همچنین ، دکتر جهانشاهلو در مقام معاون نخست وزیری قرار گرفت . و غلام یحیی دانشیان از سوی پیشه وری ، سرکردگی فدائیان را بعهده گرفت و زین العابدین قیامی به ریاست دیوان تمیز انتخاب گردید و سیاست خارجی فرقه نیز به عهده وزیر امور خارجه ایران گذاشته شد .



در هنگام افتتاح مجلس ، عده ای از نمایندگان سیاسی و روسای ادارات هم دعوت شده بودند ، مانند پیشکار دارائی ، رئیس کشاورزی و روسای دیگر و همچنین عده ای از تجار درجه اول آذربایجان و رئیس اطاق بازرگانی ، دعوت فرقه را پذیرفته و در مراسم گشایش مجلس شرکت کرده بودند از نمایندگان خارجی و کنسولها ، کنسول آمریکا ، انگلیس و ترکیه نیامده بودند ، اما نماینده فرانسه ، کنسول شوروی و نماینده خبرگزاری تاس و خبرنگاران روزنامه های آذربایجان حضور داشتند .

جهانگیر تفضلی ، مدیر روزنامه " ایران ما " که به همراهی بزرگ علوی و شاهنده ، مدیر روزنامه " فرمان " و فروزش در 22 آذر 1324 به آذربایجان سفر کرده بود در خاطرات خود ار آن روز چنین می نویسد :

بعد از ظهر دوباره به محل کمیته فرقه دمکرات رفتیم و پیشه وری را در آنجا ملاقات نمودیم . من پیشه وری را در تهران چندین بار دیده بودم و برای مقالات و سبک پخته و متین نگارش او در روزنامه " آژیر " ارزش مخصوص قائل بودم و این ارزش را برای نوشته های او نه تنها من بلکه دشمنان و مخالفین شدید پیشه وری هم همیشه قائل بودند پیشه وری کمی نسبت به وقتی که در تهران بود چاق شده بود اما در صورت و قیافه اش خستگی و فرسودگی غرور آمیزی مشاهده می شد ، پیشه وری می گفت 48 ساعت است که یک ساعت هم نتوانسته ام بخوابم ، و علت این که زودتر ما او را ندیده ایم این بوده است که در همان وقتی که ما وارد تبریز شدیم و به اتفاق شبستری و یکی دو نفر از اعضاء حزب دمکرات به مشایعت استاندار [بیات] رفته بودند .

پیشه وری می خواست به مجلس برود و از ما خواست که همراه او به مجلس برویم طرز برخورد پیشه وری با ما همانطور بود که در تهران با لژ مطبوعات هنگام تماشای مجلس می بود . سابقه آشنایی همسفران من با پیشه وری من بود زیرا فروزش و شاهنده از اعضای جبهه آزادی بودند پیشه وری هم در تهران صدر یا رئیس جبهه آزادی و همکار نزدیک آنها می بود و آقا بزرگ علوی هم از زندان قصر با پیشه وری سابقه الفت و آشنایی داشت ، با این همه پیشه وری محبت و مهربانی فراموش نشدنی نسبت به من و دو نفر از نویسندگان ایران ما که قبل از من بسوی زنجان و آذربایجان رهسپار شده بودند و دو ساعت بعد از من به تبریز رسیدند ، مبذول می داشت و من مهربانیها و احترام محبت آمیز پیشه وری و سایر رهبران فرقه دمکرات را هرگز نمی توانم فراموش کنم .

عصر پنج شنبه همراه پیشه وری به مجلس رفتیم ، روز دومی بود که مجلس تشکیل می شد و محل آن در سالن سینمای دیانا بود آن روز قرار بود که نمایندگان سوگند یاد کنند ، ابتدا حاج میرزا علی شبستری از تجار آذربایجان رئیس مجلس سوگند نامه ای قرائت کرد ، که به کتاب آسمانی و شرافت خود سوگند می خورم ، که برای تمامیت ارضی و استقلال ایران و اجرای مرام فرقه دموکرات فداکاری کنم و از مال و جان مضایقه ننمایم . نمایندگان هر یک در جلو میز رئیس ایستاده و به زبان ترکی سوگند می خوردند ، حرارت و شراره های پر ایمانی که هنگام سوگند وفاداری به تمامیت ارضی و استقلال ایران و فداکاری در راه حفظ آنها از گفته های بعضی یا اغلب آنان نمایان بود ، نشان می داد که آذربایجان چقدر به میهن محبوب و پر افتخار خود ایران دلبستگی دارد .

نمایندگان فرقه دموکرات تقریباً از عموم طبقات مردم آذربایجان می بودند ، مثلاً حاج تقی وهاب زاده مالک و تاجر ، نظام الدوله رفیعی مالک و از اشراف آذربایجان ، آتش پاشا بیات ماکو از اشراف زادگان و نجبای ایران لیسانسیه حقوق که اخیراً شهردار تبریز شده و از جوانان محبوب و مورد توجه و علاقه هم میهنان آذربایجان و مراد تیمور پسر اقبال السلطنه ماکویی از معروفترین و متمولترین اشراف و خانواده های چهار صد ساله ایران می باشد نزدیک به یک ثلث نمایندگان مجلس ملی آذربایجان جوانان بین 28 تا 35 (نمایندگان مجلس محلی آذربایجان ایران از 27 سال به بالا حق انتخاب شدن به نمایندگی دارد) ساله بودند که اغلب دکتر و لیسانسیه و روشنفکر بودند ، بطوری که می توان گفت عده جوانان تحصیل کرده در مجلس محلی آذربایجان ما خیلی بیش از عده تحصیل کرده و روشنفکر مجلس شورای ملی تهران است مثلاً در هیئت دولت محلی آذربایجان که از میان نمایندگان مجلس انتخاب شده اند ، وزیر کشور ، وزیر کشاورزی و وزیر بهداری دکتر می باشند . یوسف عظیما وزیر دادگستری از لیسانسیه های حقوق و دیگران نیز همه باسواد می باشند . قیامی از نمایندگان تبریز است و از طرف مجلس به ریاست دیوان عالی تمیز آذربایجان انتخاب شده است نیز از رجال با سواد و درس خوان ایران می باشد.

در میان نمایندگان چند نفر کارگر و یکی دو نفر کارخانه دار مشهور و متمول آذربایجان هم دیده می شود . در یک شب مهمانی مراد تیمور پسر اقبال السلطنه ماکویی در سر میز شام نطق شیرینی به فارسی ایراد کرد و پس از معرفی خود و خانواده اش و عده ای دیگر از محترمین آذربایجان که به نمایندگی مجلس محلی آذربایجان ایران انتخاب شده بودند ، گفت : مهمانان عزیز ، بروید به تهران ، بگویید : آیا ما ماجراجو ، بی وطن ، رجاله ، مهاجر ، متجاسر ، ناشناس هستیم؟؟ [4]

فرقه پس از بدست گرفتن قدرت ، با اعدام چند نفر از افراد شرور ، به تثبیت اوضاع پرداخت و توانست امنیت را بزودی در کل آذربایجان چنان برقرار کند که به نوشته منابع موثق ، از 1320 تا آنروز بی سابقه بود . آیت الله میرزا عبدالله مجتهدی ، از شاهدان عینی ، بی طرف و منصف در خاطرات خود در این زمینه می نویسد :

" امنیت کامل بر قرار است . در همان اعلامیه که خبر تسلیم (پادگان تبریز ) درج شده بود ، خبر اعدام یک نفر غارتگر (ظاهراً از فدایی ها ) را هم نوشته بوده : این خبر ... کاملاً اثر خود را بخشیده بعد از حوادث یکماه اخیر که زندگانی عادی در شهر قدری مشکل شده بود ، از روز شنبه یک حسن امنیت در شهر حکمفرما است که نظیر آن شاید از غائله شهریور ماه [1320] به این طرف دیده نشده بود...این وقایع ...و نظایر آنها ، خیلی اسباب امیدواری برای اهالی فراهم آورده است . اگر این رویه را هیئت جدید [دولت پیشه وری] ادامه بدهد ، خیلی طرف محبت و علاقه مردم خواهد بود...."

" بعد از ظهر پنج شنبه 6 دی در جلو اداره شهربانی دو نفر را به دار آویختند نام این دو نفر گویا رحیم و اصلان است . جرم یکی از آنها بنا به آنچه بعضی ها نقل نمودند ، به زور اسلحه تعدی به ناموس یک دختر بوده است . آویخته شدن دو نفر مسلم است ؛ اما تیرباران نمودن دو نفر دیگر که یکی از آنها کاظم نام [قارنی یرتیخ] از اشرار چاقو کش معروف تبریز است ،... [او] از داشها و چاقوکش های تبریز است در تبریز یک عده داش و چاقوکش و اشرار هستند که بعد از غائله شهریور مخصوصاً طغیان نموده اند . اینها را نباید با افراد مهاجر که آنها هم بعد از غائله شهریور کم و بیش اسباب اذیت و آزار مردم می شوند ، خلط نمود . چاقوکش ها غالباً اهل شهر هستند و غالباً در زورخانه ورزش می کنند و ملک سیاسی ندارند ؛ اما مهاجرها اهل دهات هستند...و از طرف دولت ایران هم مورد اذیت و بدرفتاری واقع شدند . غالباً طرفدار نهضت توده و دمکرات هستند. اشخاص معتقد به ملک خود تا اندازه ای تربیت شده در میانشان فراوان است . از مهاجرین ، آنهایی که شرارت و اذیت می کنند غالباً به واسطه بیکاری و گاهی هم از بابت انتقام جویی از بدرفتاری های دوره پهلوی بوده است..."[5]



پی نوشت:
1-علی زیبایی ، صص 308 – 307 .

2-روزنامه جودت ، سال نوزدهم ، شماره 1476 ، شنبه 24 آذر ماه سال 1324 .

3-سی سال ، فرقه دمکرات آذربایجان ، ص49 .

4-خاطرات جهانگیر تفضلی ، به کوشش یعقوب توکلی (تهران : حوزه هنری ، 1376) صص 200 – 198 .

5-میرزا عبدالله مجتهدی ، بحران آذربایجان (سالهای 1324 – 1325 ش) خاطرات مرحوم آیت الله میرزا عبدالله مجتهدی ، به کوشش رسول جعفریان (تهران : موسسه مطالعات معاصر ایران ، 1381)صص 45 – 44 – 56 – 55 .