برنامه های رادیوئی و تلویزیونی جمهوری اسلامی بعضی اوقات به بهانه خنداندن مخاطبان در لفافه برنامه های طنز، زبان و فرهنگ ترک ها را مسخره می کنند. با توجه به حجم زیاد و گسترده این مطالب تنها به چند مورد از آنها بطور خلاصه اشاره می کنپم.
ا- برنامه رادیوئی صبح جمعه با شما و اخیراً با نام جدید صبح جمعه ایرانی که هر هفته از ساعت 9 الی 11:30، جمعه ها از شکه سراسری پخش می شود- یکی از برنامه هائی است که زبان ترکها را به مسخره می گیرد تا مخاطبان را بخنداند.
البته این برنامه های ضد ترکی آنقدر گسترش یافته بود که در اردیبهشت ماه مال 1378 در رابطه با توهینهای صورت گرفته به زبان و فرهنگ ترکها، از سوی جمعی از دانشجویان دانشگاه تبریز ؛ بیانیه ای اعتراض آمیز صادر شد. و در قالب نامه ای سرگشاده به مسئولین رده بالای نظام اعتراض خود را اعلام کردند.
برای نمونه یکی از نمایشهای این برنامه رادیوئی در مورخه 3/2/84 را عینأ نقل می کنیم: اجرای نمایشی از این قرار است که سه نفر با لهجه های اصفهانی ، شمالی و زبان ترکی نمایش را اجرا می کنند.
اصفهاني ، نقش مغازه دار را بازي مي کند وديگري با لهجه شمالي نقش خبرنگار و نفر سوم که با لهجه و زبان ترکي صحبت مي کند نقش رفتگر را بازي مي کند. و يا در همان روز يک نمايشي ديگر از اين قرار است:
خبرنگاري با يک مغازه دار در رابطه با ضررهاي دست فروش ها، مصاحبه مي کند که در اين ميان دست فروش ها؛ با داد و فرياد جنس هاي خود را به مردم عرضه مي کنند. در حين اين مصاحبه صداي دو نفر از اين دست فروش ها به ميکروفون مي افتد. يکي با زبان ترکي شلوار، شلوار صدا مي کند و ديگري به زبان فارسي و با لهجه ترکي به ادعاهاي مفازه دار با مصاحبه گر اعتراض مي کند. دست فروش ترک مي گويد: ما به هر سانتي متر اين محل که بساط پهن کرده ايم به شهرداري اجار مي دهيم. در اينجا مناسب است به يکيدیگر از اين نوع برناهه هاي به ظاهر طنز راديو شبکه تهران در مورخه 4/4/83 درحدود ساعت 8 صبح اشاره کنيم. مردم همان روز گوش به زنگ نتايج انتخابات دوره نهم رياست جمهوري بودند. برنامه اي بدين مضمون اجرا مي شد؛ يک مرد کيف قاپ ظاهرأ در نمايش ، کيف يک زن را مي قاپد. زن داد و فرياد مي کشد مي گوید آن کيف من از جنس خوب بود، جنسش از نوع چرم ترک بود. کيف قاپ در برنامه همان نمايش به زن مي گوید براي من فرقي نمي کند که جنس کيف از نوع چرم ترک باشد يا از چرم گاو!!
در اين نوع از طنزها عموماً هر وقت بازيگران ، زبان فارسي را با لهجه ترکي صحبت کنند، يعني قوميت ترکي آنها مشخص شده باشد، معمولاً کم منزلت ترين نقش نمايش را بازي مي کنند و عموماً در اين نمايشها اگر يک نفر فارسي را با لهجه ترکي صحبت کند، معمولاً با خنده و قهقهه بلند تماشا گران همراه است. ناگفته نماند در خلال برنامه هاي راديو و تلويزيون جمهوري اسلامي در روز «جهاني موزه » شبکه سراسري راديو و شبکه اول تلويزيون حدوداً 150 بار لفظ موزه را در طول بحث ها، مصاحبه ها و تحليلهاي مربوط به روز «جهاني موزه» تکرار مي کند. ولي در روز جهاني «زبان مادري»، حتي يک بار هم در طول فعاليتهايشان هيچ حرف ، برنامه و بحثي نداشتند ومی توان ادعا کرد که تاکنون از این رادیو و تلویزیون لفظ «زبان مادری» شنیده نشده است. تلویزیون جمهو ری اسلامی هم تا آنجا که توانسته؛ فرهنگ ، زبان و قومیت ترک را تحقیر و مسخره کرده است. به عنواذ مثال ، در یک فیلم اگر یک نفر ترکی حرف بزند یا زبان فارسی وا با لهجه ترکی حرف بزند ، یعنی قومیت ترکی داشته باشد، عموماً آن فرد نسبت داده شده به ترکها، کم منزلت ترین نقش آن برنامه ها را اجرا خواهد کرد.
در طول عمر رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی دیده نشده است که در یک نمایش یا فیلم دو نفر که یکی از آنها ترک و دیگری فارس باشد، به عبارت ساده تر قومیت آنها از روی گویش آنها مشخص باشد نقش هایی خلاف آنچه گفته شد را ایفا کنند.
فیلمهائی از نوع آپارتمان، هتل یپاده رو، خاله خانم و اخیرآً سریال روشن تر از خاموشی از این نوح فیلمها هستند. که خلاصه وار به تشریح فیلم سریال روشن تراز خاموشی می پردازیم. «این سریال در لفافه به بررسی زندگی ملا صدرا می پردازد. ولی در واقعیت امر هدف آن توهین به ترکها بوده است. دراعتراضات دانشجویان ترک به مقامات مسئول ، در مورخه 3/8/83 در نشریه نوید آذر بایجان در قالب نامه سرگشاده ؛ انتقادات وارده به این فیلم به این مضمون آمده است: هر کجا فحش و ناسزا، فرمان قتل و مزاح و حرمسرا نیاز است شاه عباس ترک می شود. ولی هر وقت بخشی از مسائل فرهفگی و فلسفی باشد، شاه عباس به زبان فارسی صحبت می کند. ضمنآ صحبت کردن شاه صفوی و اطرافیان او به نوعی است که این زبان (فارسی) را در نهایت نزاکت و سلامت صحبت می کنند و ترکی را با حالت خشونت و ناپختگی نشان میدهد. وقتی کودکان و نوجوانان ترک و حتی بزرگسالان از دهان یک شخصیت دو زبان متفاوت می شنوند که یکی فارسی ، در نهایت ادب و سلامت روانی برای استفاده مباحث فلسفی، ادبی، سیاسی و گاهی فقهی بکار می رود و دومی ترکی، در نهایت سفاهت ، خشونت و درشتی برای ناسزا گفتن و فرمان قتل دادن و حرفهای رکیک زدن بکار می رود ، چه برداشتها و قضاوتهائی در مورد این دو زبان خواهند داشت؟ البته این برنامه های رادیو و تلویزیون نتیجه سیاستهای نامتوازن و نا برابر رویکردها و برنامه های زبانی حاکمیت است.
ا- برنامه رادیوئی صبح جمعه با شما و اخیراً با نام جدید صبح جمعه ایرانی که هر هفته از ساعت 9 الی 11:30، جمعه ها از شکه سراسری پخش می شود- یکی از برنامه هائی است که زبان ترکها را به مسخره می گیرد تا مخاطبان را بخنداند.
البته این برنامه های ضد ترکی آنقدر گسترش یافته بود که در اردیبهشت ماه مال 1378 در رابطه با توهینهای صورت گرفته به زبان و فرهنگ ترکها، از سوی جمعی از دانشجویان دانشگاه تبریز ؛ بیانیه ای اعتراض آمیز صادر شد. و در قالب نامه ای سرگشاده به مسئولین رده بالای نظام اعتراض خود را اعلام کردند.
برای نمونه یکی از نمایشهای این برنامه رادیوئی در مورخه 3/2/84 را عینأ نقل می کنیم: اجرای نمایشی از این قرار است که سه نفر با لهجه های اصفهانی ، شمالی و زبان ترکی نمایش را اجرا می کنند.
اصفهاني ، نقش مغازه دار را بازي مي کند وديگري با لهجه شمالي نقش خبرنگار و نفر سوم که با لهجه و زبان ترکي صحبت مي کند نقش رفتگر را بازي مي کند. و يا در همان روز يک نمايشي ديگر از اين قرار است:
خبرنگاري با يک مغازه دار در رابطه با ضررهاي دست فروش ها، مصاحبه مي کند که در اين ميان دست فروش ها؛ با داد و فرياد جنس هاي خود را به مردم عرضه مي کنند. در حين اين مصاحبه صداي دو نفر از اين دست فروش ها به ميکروفون مي افتد. يکي با زبان ترکي شلوار، شلوار صدا مي کند و ديگري به زبان فارسي و با لهجه ترکي به ادعاهاي مفازه دار با مصاحبه گر اعتراض مي کند. دست فروش ترک مي گويد: ما به هر سانتي متر اين محل که بساط پهن کرده ايم به شهرداري اجار مي دهيم. در اينجا مناسب است به يکيدیگر از اين نوع برناهه هاي به ظاهر طنز راديو شبکه تهران در مورخه 4/4/83 درحدود ساعت 8 صبح اشاره کنيم. مردم همان روز گوش به زنگ نتايج انتخابات دوره نهم رياست جمهوري بودند. برنامه اي بدين مضمون اجرا مي شد؛ يک مرد کيف قاپ ظاهرأ در نمايش ، کيف يک زن را مي قاپد. زن داد و فرياد مي کشد مي گوید آن کيف من از جنس خوب بود، جنسش از نوع چرم ترک بود. کيف قاپ در برنامه همان نمايش به زن مي گوید براي من فرقي نمي کند که جنس کيف از نوع چرم ترک باشد يا از چرم گاو!!
در اين نوع از طنزها عموماً هر وقت بازيگران ، زبان فارسي را با لهجه ترکي صحبت کنند، يعني قوميت ترکي آنها مشخص شده باشد، معمولاً کم منزلت ترين نقش نمايش را بازي مي کنند و عموماً در اين نمايشها اگر يک نفر فارسي را با لهجه ترکي صحبت کند، معمولاً با خنده و قهقهه بلند تماشا گران همراه است. ناگفته نماند در خلال برنامه هاي راديو و تلويزيون جمهوري اسلامي در روز «جهاني موزه » شبکه سراسري راديو و شبکه اول تلويزيون حدوداً 150 بار لفظ موزه را در طول بحث ها، مصاحبه ها و تحليلهاي مربوط به روز «جهاني موزه» تکرار مي کند. ولي در روز جهاني «زبان مادري»، حتي يک بار هم در طول فعاليتهايشان هيچ حرف ، برنامه و بحثي نداشتند ومی توان ادعا کرد که تاکنون از این رادیو و تلویزیون لفظ «زبان مادری» شنیده نشده است. تلویزیون جمهو ری اسلامی هم تا آنجا که توانسته؛ فرهنگ ، زبان و قومیت ترک را تحقیر و مسخره کرده است. به عنواذ مثال ، در یک فیلم اگر یک نفر ترکی حرف بزند یا زبان فارسی وا با لهجه ترکی حرف بزند ، یعنی قومیت ترکی داشته باشد، عموماً آن فرد نسبت داده شده به ترکها، کم منزلت ترین نقش آن برنامه ها را اجرا خواهد کرد.
در طول عمر رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی دیده نشده است که در یک نمایش یا فیلم دو نفر که یکی از آنها ترک و دیگری فارس باشد، به عبارت ساده تر قومیت آنها از روی گویش آنها مشخص باشد نقش هایی خلاف آنچه گفته شد را ایفا کنند.
فیلمهائی از نوع آپارتمان، هتل یپاده رو، خاله خانم و اخیرآً سریال روشن تر از خاموشی از این نوح فیلمها هستند. که خلاصه وار به تشریح فیلم سریال روشن تراز خاموشی می پردازیم. «این سریال در لفافه به بررسی زندگی ملا صدرا می پردازد. ولی در واقعیت امر هدف آن توهین به ترکها بوده است. دراعتراضات دانشجویان ترک به مقامات مسئول ، در مورخه 3/8/83 در نشریه نوید آذر بایجان در قالب نامه سرگشاده ؛ انتقادات وارده به این فیلم به این مضمون آمده است: هر کجا فحش و ناسزا، فرمان قتل و مزاح و حرمسرا نیاز است شاه عباس ترک می شود. ولی هر وقت بخشی از مسائل فرهفگی و فلسفی باشد، شاه عباس به زبان فارسی صحبت می کند. ضمنآ صحبت کردن شاه صفوی و اطرافیان او به نوعی است که این زبان (فارسی) را در نهایت نزاکت و سلامت صحبت می کنند و ترکی را با حالت خشونت و ناپختگی نشان میدهد. وقتی کودکان و نوجوانان ترک و حتی بزرگسالان از دهان یک شخصیت دو زبان متفاوت می شنوند که یکی فارسی ، در نهایت ادب و سلامت روانی برای استفاده مباحث فلسفی، ادبی، سیاسی و گاهی فقهی بکار می رود و دومی ترکی، در نهایت سفاهت ، خشونت و درشتی برای ناسزا گفتن و فرمان قتل دادن و حرفهای رکیک زدن بکار می رود ، چه برداشتها و قضاوتهائی در مورد این دو زبان خواهند داشت؟ البته این برنامه های رادیو و تلویزیون نتیجه سیاستهای نامتوازن و نا برابر رویکردها و برنامه های زبانی حاکمیت است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر