" بحثی مختصر از یک کتاب مرکز نشر وزارت خارجه "
در اینجا لازم است به یک حرکت جهت دار دیگر از سوی مرکز انتشارات وزارت خارجه اشاره گردد تا فضای مسموم حاکم بر علیه زبان و فرهنگ قوم ترک تا حدی روشنتر گردد .
مرکز انتشارات وزارت خارجه نظام جمهوری اسلامی کتابی تحت عنوان «مطالعاتی در باره تاریخ و زبان و فرهنگ آذربایجان» در سال 1379 شمسی به قلم آقای (فیروز منصوری) چاپ و منتشر کرده است . «سراسر کتاب تحقیر و اهانت به مردم ترک است و نویسنده برای اینکه خود را از این مسئولیت مبری کند آنها را نقل قول کرده که فلانی نوشته.
نویسنده در صفحه 385 آورده است ، ترک یعنی دست و صورت نشسته – دیگری ترک را «بی نماز و عرق خورده» نامند. ان دیگری ترک را معادل وحشی گری و یاغی می داند . و ان دیگر ترک را دور از ادب و فرهنگ می داند . یکی می گوید که ترک آن است که در کره [خانه باغ] و دشت زندگی می کند . و از شهر گریزان است نویسنده در جایی می گوید ده ترک به یک تربچه ، حیف آن تربچه . آقای منصوری در یک جای همین کتاب منتشر شده به نقل از ادوارد براون (سفیر وقت انگلیس) ؛ آذربایجانیها را بد اخلاق ، عبوس ، کند ذهن و با چشمانی تیره ، و موذیانه و ... معرفی می کند . نامبرده در صفحه 392 کتاب می نویسد : که قبلاً شغال ها در شهر پاسبانی می کردند و سگ ها در بیابان ، تا اینکه سگ ها با ترفندی خود را جایگزین شغال ها کردند. در پاسخ به شغال ها که آیا قصد ندارید از شهر بیرون بروید؟ گفتند یوخ یوخ یعنی نه نه ؛ زیرا سگ ها در اصل از ترکستان آمده اند و به زبان ترکی صحبت می کنند . در یک صفحه بعد نیز از براون نقل می کند که خداوند وقتی الاغ را آفرید ، الاغ به درگاه خداوند شکایت کرد که قبل از من ترک را آفریدی دیگر مرا چرا آفریدی؟ از طرف خداوند این جواب برای الاغ صادر شد : به درستی که ما تو را آفریدیم تا هوش و فهم تو در قبال آنها برجسته جلوه کند .
منصوری در جای جای کتاب همراه با اظهار نظرهای شخصی ، نقل و قولهایی می آورد که زبان کنونی آذری زمخت ، ناخوشایند ، خشن ، نظامی ، مغشوش ، معیوب ، مصنوع ، عامیانه ، روستایی و ... است چرا که اینها در اصل فارس بودند و به زبان دیگر (ترکی) صحبت کردن به ایشان سخت است .
در ادامه این موارد ذکر شده ، دو رویکرد دیگر کاملاً متفاوت در قبال زبان و اقوام ایران (فارسی – ترکی) ارزش اشاره کردن دوباره را دارد . از یک طرف نمایندگان مجلس و حاکمیت پخش یک برنامه تجاری را که نام آن کالا ترکی باشد ، اجازه نمیدهند . فوراً واکنش نشان داده و قانون وضع می کنند . از طرف دیگر اکثر قریب به اتفاق ارگانهای آموزشی – فرهنگی با حملات ، سیاه نمائیها و تیره و تار کردن زبان و قوم ترک ، تا حدی که اقتضا, کند در لفافه آموزش و طنز که تماماً به زبان فارسی است ، از زبان و قوم ترک ، یک تصویر معیوب ارائه می دهند . نتایج این فضا چه می شود؟
«مقایسه چگونگی انعکاس حکومت ترک ها و فارس ها در کتاب تاریخ سال دوم مقطع راهنمائی»
در اینجا برای اثبات ادامه حیاتمندی این روحیه سطحی و بخشی نگری غیر واقع بینانه ناسیونالیسم و پان فارسیسم به جای مانده از زمان پهلوی ، اشاره های لازم در این رابطه را خواهیم کرد. که این امر عموماً در رسانه های جمعی (رادیو تلویزیون) و کتب درسی آموزش و پرورش ؛ به طور عریان و یا نیم عریان قابل توجه هستند . نقاط اشاره شده که متاسفانه زیاد هم می باشند به غیر از اینکه دو قوم فارس و ترک را در مقابل هم دیگر قرار دهند و القا اینکه ترکان فاقد تمدن ، بدون بهره از مدنیت ، غیر ایرانی و ضد ایرانی هستند ، نمی توان نتیجه ای دیگری داشته باشند .
لازم به توضیح است در این جا کتاب تاریخ سال دوم راهنمایی را به عنوان نمونه ، مورد نقد قرار می دهیم. ناگفته نماند رسانه ها به ویژه کتب تاریخی در شکل دهی و شناخت قومی در فرد نقش موثر دارد . (محمد زاده ، 1380 ، ص 46). لازم به اشاره کردن است که از لحاظ تعلیم و تربیت کودکان دوران راهنمائی یکی از منفعل ترین و پذیراترین دوران عمر خود را از لحاظ شکل دهی به هویت و شناخت خود و جامعه می گذرانند.
در کتاب یاد شده دروس 5 تا آخر درس 6 که به آموزش حوادث دولتهای محلی فارسی اختصاص یافته ، با این عنوان شروع شده است : «تشکیل دولتهای مستقل در ایران». ولی در مقایسه ، از اول درس 7 که به تشریح حوادث حکومتهای ترکها بر ایران پرداخته ؛ عنوان درس را «تشکیل دولتهای ترک نژاد در ایران» نام گذاری کرده است . یعنی به عبارت ساده تر عنوان فصل اولی مربوط به حکومت های مستقل ، ولی عنوان درس های فصل دوم مربوط به حکومت های ترک ها که حکومت های غیر مستقل و غاصب القا شده است . و اما اصل بحث اینجاست که در متن درس های این کتاب ، در درسهای راجع به حکومت فارس ها که با عنوان یاد شده شروع شده است ، پادشاهان و شخصیت های تاثیر گذار وقت را بدون استثنا با صفات پاک و خوب و دور از هر بدی و اشتباهی به تصویر کشیده است. ولی در درسهای راجع به حکومتهای ترک نژاد بر عکس . در تحلیل اول ، صفات نسبت داده شده به حاکمان و در قسمت بعدی اوضاع و احوال همان زمان را از همین کتاب در اینجا می آوریم . قابل توجه است که تحلیلهای اول این تحقیق مانند خود کتاب ابتدا فارس ها و بعد ترک ها خواهد بود.
" طاهریان "
اعمال : طاهر ایرانی بود – مامون یکی از معروفترین سرداران خود به نام طاهر را امیر خراسان کرد.
اوضاع جامعه در زمان مربوطه : طاهر قصد داشت حکومتی مستقل تشکیل دهد . او اولین حکومت مستقل ایرانی بعد از اسلام را تشکیل داد. طاهریان نظم و امنیت را در درون قلمرو خود و نیز مرزها بر قرار کرد . آنها به عمران و آبادانی و حمایت از کشاورزان علاقه داشتند . در زمان طاهریان کشاورزان به آسودگی زندگی می کردند .
" صفاریان "
اعمال : یعقوب مردی دلیر ، زیرک ، بخشنده و جوان مرد بود. عیاران گروهی بودند که طرفدار جوان مردی ، بخشش و کمک به ضعیفان بودند.
اوضاع : یکی از دلاوران سیستان بنام یعقوب خوارج [ترکان] را شکست داد و قدرت و آوازه ای بدست آورد. در زمان حکومت عمرو لیث قلمرو صفاریان بسیار گسترده شد.
" سامانیان "
اعمال : امیر اسماعیل سامانی مردی دلیر و عادل بود . به عمران و آبادی کشور توجه بسیار داشت . سامانیان به فارسی علاقه داشتند.
اوضاع : پدران اسماعیل سامانی با مرزداری و جنگ با ترکان بت پرست قدرت گرفتند. اسماعیل قلمرو سامانیان را بسیار گسترش داد. در زمان او دولت سامانیان به قدرت و وسعت چشمگیری دست یافت. سامانیان از وجود وزیران بزرگ چون بلعمی و جیهانی بهره مند بودند. این وزیران با خردمندی تمام دولت سامانیان را اداره می کردند... آنها به زبان فارسی علاقه داشتند . از شاعران و نویسندگان و دانشمندان حمایت می کردند . دولت سامانیان با نظم اداره می شد. بعد از چندی دچار مشکلات درونی بسیار شدند. پس از چندی فرماندهان بزرگ در کار وزیران دخالت می کردند که بیشتر این فرماندهان در اصل اسیران ترک نژاد بودند که به این مقام رسیده اند . [عامل اصلی درونی انحطاط سامانیان فارسی و ایران دوست ترکان اسیر قلمداد شده اند.]
علاوه بر مشکلات داخلی از مشرق نیز دولت ترک نژاد آل افراسیاب به قلمرو انان حمله کردند.[عامل بیرونی سقوط سامانیان علاقه مند به زبان فارسی ترکان هستند.]
" دیلمیان آل زیار "
اعمال : مرد آویچ از سرداران دلیر دیلمی بود . آرزو داشت که حکومت مستقل تشکیل دهد .
اوضاع : مرد آویچ چون تصمیم داشت حکومتی مانند ساسانیان ایجاد کند دستور داد بسیاری از آداب و رسوم عصر ساسانیان را دوباره احیا کنند.
" دیلمیان آل بویه "
اعمال : آل بویه با سپاهیان خود بغداد را فتح کرد و خلیفه را به زندان افکند. مشهورترین فرمانروای دیلمی عضدالدوله بود . در زمان او آل بویه بسیار قدرتمند بودند و تقریباً سراسر ایران را تصرف داشتند . او بیمارستان عضدی در بغداد را تاسیس کرد . در زمان آل بویه کشاورزی رونق فراوان یافت . ابو علی سینا دانشمند نامدار ایرانی در اواخر عمر ، وزیر یکی از شاهزادگان آل بویه بود.
ولی همچنانکه در اول این بخش گفته شد مبحث حاکمان و امپراطورهای ترکان در ایران را در همین کتاب یاد شده با عنوان ؛ «تشکیل دولتهای ترک نژاد در ایران» نامگذاری کرده اند و در مقدمه آورده اند : ترکان مجموعه ای «قبایلی» بودند که در نواحی دور دست آسیای مرکزی زندگی می کردند. وجه مشترک این قبایل «زبان ترکی» و «زندگی دامداری» بود.
" غزنویان "
اعمال : سلطان مسعود از کاردانی و تدبیر پدرش بهره ای نداشت.
اوضاع : مشهورترین فرمانروای غزنوی سلطان محمود غزنوی بود. او قلمرو غزنویان را گسترش داد. یکی از کارهای سلطان محمود لشکر کشی به هندوستان و غارت بتخانه های هندوستان بود. به دستور مسعود یکی از وزیران معروف غزنوی بنام حسنک وزیر به اتهام مخالفت با حکومت مسعود به قتل رسید . [خفقان بودن فضا] او علاوه بر لشکر کشی های متعدد به نواحی مختلف ایران به کسب فتوحات در ایران مشغول شد .
" سلجوقیان "
اعمال : سلجوقیان در جست و جوی چراگاه برای دامهای خود به تدریج وارد خراسان شدند . سلجوقیان از قبایل صحرا گرد بودند .
اوضاع : در دوران سامانیان قبایل ترک به ایران حمله ور شدند ولی شکست خوردند... در نتیجه فتوحات آلب ارسلان قسمت های بزرگ از آسیای صغیر به تصرف «ترکان مسلمان» در آمد . کشور پهناور سلجوقیان را وزیران کاردان و خردمند «ایرانی» [فارسی] اداره می کردند . سلجوقیان که خود از قبایل صحرا گرد بودند ، به خوبی می دانستند که اداره یک سرزمین پهناور با جمعیت بسیار و تمدن و فرهنگ پیشرفته بدون آشنایی به امور کشورداری میسر نخواهد بود.
مشهورترین وزیر سلجوقی خواجه نظام الملک طوسی بود . تصرف سرزمینهای بسیار و تاسیس دولت بزرگ سلجوقیان با وجود وزیران لایق ایرانی [فارسی] در دولت میسر گردید .
" خوارزمشاهیان "
اعمال : سلطان محمد پادشاهی مغرور بود .
اوضاع : دولت خوارزمشاهیان تا زمان محمد شاه به موفقیت هایی دست یافته بود ، اما بنیان های محکم و استوار نداشت .
" تیموریان "
اعمال : وی فرماندهی دلیر و در عین حال بی رحم بود . برای رسیدن به قدرت و گسترش قلمرو خودش از هیچ جنایتی روی گردان نبود .
اوضاع : تیمور در لشکر کشی هایش عده زیادی را می کشت و حاکمان محلی را مطیع می ساخت . تیمور در مجموع سه بار به ایران حمله کرد . طی این شورشها سراسر ایران و کشورهای اطراف را به خاک و خون می کشید . بسیاری از آبادیها را ویران می کرد . هنگامی که تیمور مرد ، شاهرخ جانشین پدر بود . شاهرخ چون تحت تاثیر فرهنگ و تمدن ایرانی [فارسی] قرار گرفته بود بر خلاف پدرش آرامش طلب و به عمران و آبادانی علاقه داشت . (تاریخ سال دوم راهنمایی 1382 : صص 52-21 ) ناگفته نماند که این مطالب در مقاطع تحصیلی ابتدایی و دبیرستان هم به دانش آموزان یاد داده می شود .
اگر به صفات نسبت داده شده و اوضاع و احوال تشریح شده در فصلهای نامبرده هم به طور جداگانه و هم در مقایسه با یکدیگر نگاه کنیم ، ملاحظه می کنیم که تمامی صفات منزه و مثبت آسمانی به سلسله پادشاهان و حکمرانان محلی فارس نسبت داده شده است . و در این فصول ما نمی توانیم حتی یک صفت نسبت داده شده با عنوان منفی و سیاه به حاکمان یاد شده این فصل ها و درس ها که «تشکیل دولت های مستقل در ایران» نام دارد پیدا کنیم . وضع اجتماعی اقتصادی جامعه همان دوره ، با اوصاف رفاه ، آبادانی ، رونق ، خوشبختی مردم ، دانشمندان ، فتوحات و ... القا می شود . ولی بر خلاف دروس 6 و 5 در دروس 7 و بعد که از اول با نام «تشکیل دولت های ترک نژاد در ایران» شروع شده حاکمان با خود اصلاً و ابداً صفاتی مثبت به همراه ندارند ، چنانچه صفتی نسبت داده شود بر خلاف صفات نسبت داده شده ی فصول قبل ؛ از نوع خونریز ، بی رحم ، غارت ، چادرنشین ، بیابانگرد و ... است . و ضمناً اگر استثاً حاکمان این دوره تا حدی منسوب به اخلاق خوب باشند آن هم به برکت تاثیر فرهنگ ایرانی [فارسی] بوده و بعد منزه به این اوصاف گشته است . و گر نه همه پادشاهان این دوره به طور مستقیم یا غیر مستقیم دارای خلق و خوی بدوی ، غارتگر ، ضد ایرانی ، بی خبر از تمدن و مدنیت توصیف شده اند . این در حالی است ؛ که به گواهی تاریخ ، بزرگترین امپراطوری ها را بعد از اسلام در ایران ترک ها بوجود آوردند و اوج شکوفایی تمدن اسلامی – ایرانی در زمان زمامداری آنها بوده است .
پایان
در اینجا لازم است به یک حرکت جهت دار دیگر از سوی مرکز انتشارات وزارت خارجه اشاره گردد تا فضای مسموم حاکم بر علیه زبان و فرهنگ قوم ترک تا حدی روشنتر گردد .
مرکز انتشارات وزارت خارجه نظام جمهوری اسلامی کتابی تحت عنوان «مطالعاتی در باره تاریخ و زبان و فرهنگ آذربایجان» در سال 1379 شمسی به قلم آقای (فیروز منصوری) چاپ و منتشر کرده است . «سراسر کتاب تحقیر و اهانت به مردم ترک است و نویسنده برای اینکه خود را از این مسئولیت مبری کند آنها را نقل قول کرده که فلانی نوشته.
نویسنده در صفحه 385 آورده است ، ترک یعنی دست و صورت نشسته – دیگری ترک را «بی نماز و عرق خورده» نامند. ان دیگری ترک را معادل وحشی گری و یاغی می داند . و ان دیگر ترک را دور از ادب و فرهنگ می داند . یکی می گوید که ترک آن است که در کره [خانه باغ] و دشت زندگی می کند . و از شهر گریزان است نویسنده در جایی می گوید ده ترک به یک تربچه ، حیف آن تربچه . آقای منصوری در یک جای همین کتاب منتشر شده به نقل از ادوارد براون (سفیر وقت انگلیس) ؛ آذربایجانیها را بد اخلاق ، عبوس ، کند ذهن و با چشمانی تیره ، و موذیانه و ... معرفی می کند . نامبرده در صفحه 392 کتاب می نویسد : که قبلاً شغال ها در شهر پاسبانی می کردند و سگ ها در بیابان ، تا اینکه سگ ها با ترفندی خود را جایگزین شغال ها کردند. در پاسخ به شغال ها که آیا قصد ندارید از شهر بیرون بروید؟ گفتند یوخ یوخ یعنی نه نه ؛ زیرا سگ ها در اصل از ترکستان آمده اند و به زبان ترکی صحبت می کنند . در یک صفحه بعد نیز از براون نقل می کند که خداوند وقتی الاغ را آفرید ، الاغ به درگاه خداوند شکایت کرد که قبل از من ترک را آفریدی دیگر مرا چرا آفریدی؟ از طرف خداوند این جواب برای الاغ صادر شد : به درستی که ما تو را آفریدیم تا هوش و فهم تو در قبال آنها برجسته جلوه کند .
منصوری در جای جای کتاب همراه با اظهار نظرهای شخصی ، نقل و قولهایی می آورد که زبان کنونی آذری زمخت ، ناخوشایند ، خشن ، نظامی ، مغشوش ، معیوب ، مصنوع ، عامیانه ، روستایی و ... است چرا که اینها در اصل فارس بودند و به زبان دیگر (ترکی) صحبت کردن به ایشان سخت است .
در ادامه این موارد ذکر شده ، دو رویکرد دیگر کاملاً متفاوت در قبال زبان و اقوام ایران (فارسی – ترکی) ارزش اشاره کردن دوباره را دارد . از یک طرف نمایندگان مجلس و حاکمیت پخش یک برنامه تجاری را که نام آن کالا ترکی باشد ، اجازه نمیدهند . فوراً واکنش نشان داده و قانون وضع می کنند . از طرف دیگر اکثر قریب به اتفاق ارگانهای آموزشی – فرهنگی با حملات ، سیاه نمائیها و تیره و تار کردن زبان و قوم ترک ، تا حدی که اقتضا, کند در لفافه آموزش و طنز که تماماً به زبان فارسی است ، از زبان و قوم ترک ، یک تصویر معیوب ارائه می دهند . نتایج این فضا چه می شود؟
«مقایسه چگونگی انعکاس حکومت ترک ها و فارس ها در کتاب تاریخ سال دوم مقطع راهنمائی»
در اینجا برای اثبات ادامه حیاتمندی این روحیه سطحی و بخشی نگری غیر واقع بینانه ناسیونالیسم و پان فارسیسم به جای مانده از زمان پهلوی ، اشاره های لازم در این رابطه را خواهیم کرد. که این امر عموماً در رسانه های جمعی (رادیو تلویزیون) و کتب درسی آموزش و پرورش ؛ به طور عریان و یا نیم عریان قابل توجه هستند . نقاط اشاره شده که متاسفانه زیاد هم می باشند به غیر از اینکه دو قوم فارس و ترک را در مقابل هم دیگر قرار دهند و القا اینکه ترکان فاقد تمدن ، بدون بهره از مدنیت ، غیر ایرانی و ضد ایرانی هستند ، نمی توان نتیجه ای دیگری داشته باشند .
لازم به توضیح است در این جا کتاب تاریخ سال دوم راهنمایی را به عنوان نمونه ، مورد نقد قرار می دهیم. ناگفته نماند رسانه ها به ویژه کتب تاریخی در شکل دهی و شناخت قومی در فرد نقش موثر دارد . (محمد زاده ، 1380 ، ص 46). لازم به اشاره کردن است که از لحاظ تعلیم و تربیت کودکان دوران راهنمائی یکی از منفعل ترین و پذیراترین دوران عمر خود را از لحاظ شکل دهی به هویت و شناخت خود و جامعه می گذرانند.
در کتاب یاد شده دروس 5 تا آخر درس 6 که به آموزش حوادث دولتهای محلی فارسی اختصاص یافته ، با این عنوان شروع شده است : «تشکیل دولتهای مستقل در ایران». ولی در مقایسه ، از اول درس 7 که به تشریح حوادث حکومتهای ترکها بر ایران پرداخته ؛ عنوان درس را «تشکیل دولتهای ترک نژاد در ایران» نام گذاری کرده است . یعنی به عبارت ساده تر عنوان فصل اولی مربوط به حکومت های مستقل ، ولی عنوان درس های فصل دوم مربوط به حکومت های ترک ها که حکومت های غیر مستقل و غاصب القا شده است . و اما اصل بحث اینجاست که در متن درس های این کتاب ، در درسهای راجع به حکومت فارس ها که با عنوان یاد شده شروع شده است ، پادشاهان و شخصیت های تاثیر گذار وقت را بدون استثنا با صفات پاک و خوب و دور از هر بدی و اشتباهی به تصویر کشیده است. ولی در درسهای راجع به حکومتهای ترک نژاد بر عکس . در تحلیل اول ، صفات نسبت داده شده به حاکمان و در قسمت بعدی اوضاع و احوال همان زمان را از همین کتاب در اینجا می آوریم . قابل توجه است که تحلیلهای اول این تحقیق مانند خود کتاب ابتدا فارس ها و بعد ترک ها خواهد بود.
" طاهریان "
اعمال : طاهر ایرانی بود – مامون یکی از معروفترین سرداران خود به نام طاهر را امیر خراسان کرد.
اوضاع جامعه در زمان مربوطه : طاهر قصد داشت حکومتی مستقل تشکیل دهد . او اولین حکومت مستقل ایرانی بعد از اسلام را تشکیل داد. طاهریان نظم و امنیت را در درون قلمرو خود و نیز مرزها بر قرار کرد . آنها به عمران و آبادانی و حمایت از کشاورزان علاقه داشتند . در زمان طاهریان کشاورزان به آسودگی زندگی می کردند .
" صفاریان "
اعمال : یعقوب مردی دلیر ، زیرک ، بخشنده و جوان مرد بود. عیاران گروهی بودند که طرفدار جوان مردی ، بخشش و کمک به ضعیفان بودند.
اوضاع : یکی از دلاوران سیستان بنام یعقوب خوارج [ترکان] را شکست داد و قدرت و آوازه ای بدست آورد. در زمان حکومت عمرو لیث قلمرو صفاریان بسیار گسترده شد.
" سامانیان "
اعمال : امیر اسماعیل سامانی مردی دلیر و عادل بود . به عمران و آبادی کشور توجه بسیار داشت . سامانیان به فارسی علاقه داشتند.
اوضاع : پدران اسماعیل سامانی با مرزداری و جنگ با ترکان بت پرست قدرت گرفتند. اسماعیل قلمرو سامانیان را بسیار گسترش داد. در زمان او دولت سامانیان به قدرت و وسعت چشمگیری دست یافت. سامانیان از وجود وزیران بزرگ چون بلعمی و جیهانی بهره مند بودند. این وزیران با خردمندی تمام دولت سامانیان را اداره می کردند... آنها به زبان فارسی علاقه داشتند . از شاعران و نویسندگان و دانشمندان حمایت می کردند . دولت سامانیان با نظم اداره می شد. بعد از چندی دچار مشکلات درونی بسیار شدند. پس از چندی فرماندهان بزرگ در کار وزیران دخالت می کردند که بیشتر این فرماندهان در اصل اسیران ترک نژاد بودند که به این مقام رسیده اند . [عامل اصلی درونی انحطاط سامانیان فارسی و ایران دوست ترکان اسیر قلمداد شده اند.]
علاوه بر مشکلات داخلی از مشرق نیز دولت ترک نژاد آل افراسیاب به قلمرو انان حمله کردند.[عامل بیرونی سقوط سامانیان علاقه مند به زبان فارسی ترکان هستند.]
" دیلمیان آل زیار "
اعمال : مرد آویچ از سرداران دلیر دیلمی بود . آرزو داشت که حکومت مستقل تشکیل دهد .
اوضاع : مرد آویچ چون تصمیم داشت حکومتی مانند ساسانیان ایجاد کند دستور داد بسیاری از آداب و رسوم عصر ساسانیان را دوباره احیا کنند.
" دیلمیان آل بویه "
اعمال : آل بویه با سپاهیان خود بغداد را فتح کرد و خلیفه را به زندان افکند. مشهورترین فرمانروای دیلمی عضدالدوله بود . در زمان او آل بویه بسیار قدرتمند بودند و تقریباً سراسر ایران را تصرف داشتند . او بیمارستان عضدی در بغداد را تاسیس کرد . در زمان آل بویه کشاورزی رونق فراوان یافت . ابو علی سینا دانشمند نامدار ایرانی در اواخر عمر ، وزیر یکی از شاهزادگان آل بویه بود.
ولی همچنانکه در اول این بخش گفته شد مبحث حاکمان و امپراطورهای ترکان در ایران را در همین کتاب یاد شده با عنوان ؛ «تشکیل دولتهای ترک نژاد در ایران» نامگذاری کرده اند و در مقدمه آورده اند : ترکان مجموعه ای «قبایلی» بودند که در نواحی دور دست آسیای مرکزی زندگی می کردند. وجه مشترک این قبایل «زبان ترکی» و «زندگی دامداری» بود.
" غزنویان "
اعمال : سلطان مسعود از کاردانی و تدبیر پدرش بهره ای نداشت.
اوضاع : مشهورترین فرمانروای غزنوی سلطان محمود غزنوی بود. او قلمرو غزنویان را گسترش داد. یکی از کارهای سلطان محمود لشکر کشی به هندوستان و غارت بتخانه های هندوستان بود. به دستور مسعود یکی از وزیران معروف غزنوی بنام حسنک وزیر به اتهام مخالفت با حکومت مسعود به قتل رسید . [خفقان بودن فضا] او علاوه بر لشکر کشی های متعدد به نواحی مختلف ایران به کسب فتوحات در ایران مشغول شد .
" سلجوقیان "
اعمال : سلجوقیان در جست و جوی چراگاه برای دامهای خود به تدریج وارد خراسان شدند . سلجوقیان از قبایل صحرا گرد بودند .
اوضاع : در دوران سامانیان قبایل ترک به ایران حمله ور شدند ولی شکست خوردند... در نتیجه فتوحات آلب ارسلان قسمت های بزرگ از آسیای صغیر به تصرف «ترکان مسلمان» در آمد . کشور پهناور سلجوقیان را وزیران کاردان و خردمند «ایرانی» [فارسی] اداره می کردند . سلجوقیان که خود از قبایل صحرا گرد بودند ، به خوبی می دانستند که اداره یک سرزمین پهناور با جمعیت بسیار و تمدن و فرهنگ پیشرفته بدون آشنایی به امور کشورداری میسر نخواهد بود.
مشهورترین وزیر سلجوقی خواجه نظام الملک طوسی بود . تصرف سرزمینهای بسیار و تاسیس دولت بزرگ سلجوقیان با وجود وزیران لایق ایرانی [فارسی] در دولت میسر گردید .
" خوارزمشاهیان "
اعمال : سلطان محمد پادشاهی مغرور بود .
اوضاع : دولت خوارزمشاهیان تا زمان محمد شاه به موفقیت هایی دست یافته بود ، اما بنیان های محکم و استوار نداشت .
" تیموریان "
اعمال : وی فرماندهی دلیر و در عین حال بی رحم بود . برای رسیدن به قدرت و گسترش قلمرو خودش از هیچ جنایتی روی گردان نبود .
اوضاع : تیمور در لشکر کشی هایش عده زیادی را می کشت و حاکمان محلی را مطیع می ساخت . تیمور در مجموع سه بار به ایران حمله کرد . طی این شورشها سراسر ایران و کشورهای اطراف را به خاک و خون می کشید . بسیاری از آبادیها را ویران می کرد . هنگامی که تیمور مرد ، شاهرخ جانشین پدر بود . شاهرخ چون تحت تاثیر فرهنگ و تمدن ایرانی [فارسی] قرار گرفته بود بر خلاف پدرش آرامش طلب و به عمران و آبادانی علاقه داشت . (تاریخ سال دوم راهنمایی 1382 : صص 52-21 ) ناگفته نماند که این مطالب در مقاطع تحصیلی ابتدایی و دبیرستان هم به دانش آموزان یاد داده می شود .
اگر به صفات نسبت داده شده و اوضاع و احوال تشریح شده در فصلهای نامبرده هم به طور جداگانه و هم در مقایسه با یکدیگر نگاه کنیم ، ملاحظه می کنیم که تمامی صفات منزه و مثبت آسمانی به سلسله پادشاهان و حکمرانان محلی فارس نسبت داده شده است . و در این فصول ما نمی توانیم حتی یک صفت نسبت داده شده با عنوان منفی و سیاه به حاکمان یاد شده این فصل ها و درس ها که «تشکیل دولت های مستقل در ایران» نام دارد پیدا کنیم . وضع اجتماعی اقتصادی جامعه همان دوره ، با اوصاف رفاه ، آبادانی ، رونق ، خوشبختی مردم ، دانشمندان ، فتوحات و ... القا می شود . ولی بر خلاف دروس 6 و 5 در دروس 7 و بعد که از اول با نام «تشکیل دولت های ترک نژاد در ایران» شروع شده حاکمان با خود اصلاً و ابداً صفاتی مثبت به همراه ندارند ، چنانچه صفتی نسبت داده شود بر خلاف صفات نسبت داده شده ی فصول قبل ؛ از نوع خونریز ، بی رحم ، غارت ، چادرنشین ، بیابانگرد و ... است . و ضمناً اگر استثاً حاکمان این دوره تا حدی منسوب به اخلاق خوب باشند آن هم به برکت تاثیر فرهنگ ایرانی [فارسی] بوده و بعد منزه به این اوصاف گشته است . و گر نه همه پادشاهان این دوره به طور مستقیم یا غیر مستقیم دارای خلق و خوی بدوی ، غارتگر ، ضد ایرانی ، بی خبر از تمدن و مدنیت توصیف شده اند . این در حالی است ؛ که به گواهی تاریخ ، بزرگترین امپراطوری ها را بعد از اسلام در ایران ترک ها بوجود آوردند و اوج شکوفایی تمدن اسلامی – ایرانی در زمان زمامداری آنها بوده است .
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر